مهمترین اتفاق در زندگی هر انسان ، ازدواج و تشکیل خانواده میباشد . از سوی دیگر یکی از وقایع تلخ زندگی ،طلاق و جدایی از همسر میباشد . آشنایی با قوانین و مقرارت مربوط به این دو موضوع و آگاهی از حقوق و تکالیف خود و طرف مقابل باعث میشود که انسان در تصمیمگیریها و اقدامات خود با شناخت بیشتر اقدام نماید و در صورت روبروشدن با مشکل حقوقی ، بهتر بتواند تصمیم گیری کند
ازدواج و طلاق
نامزدی
در جامعه مرسوم است که دختر و پسر قبل از جاری شدن صیغه عقد مدتی را تعیین می کنند تا با دیدگاههای همدیگر آشنا شوند این دوره را دوره نامزدی می گویند . در این دوران دختر و پسر باهمدیگر آشنامیشوند ولی زن و شوهر محسوب نمی شوند .
حقوق و تکالیف نامزدها
در دوره نامزدی ، چون صیغه عقد جاری نمی شود ، دختر و پسر زن و شوهر محسوب نمی شوند . بنابر این حق ندارند با یکدیگر رابطه جنسی داشته باشند . دختر حق نفقه ندارد و در منزل پدر خود زندگی می کند . طرفین می توانند برای همدیگر هدایایی تهیه و تقدیم نمایند و مهریه ای به دختر تعلق نمی گیرد
برهم زدن نامزدی
در دوران نامزدی ، هر کدام از دختر و پسر می تواند نامزدی را بر هم بزند و ارتباطش با طرف مقابل را قطع نماید . زیرا نامزدی الزام آور نیست و هر زمان قابل بر هم زدن می باشد . اگر طرفی که نامزدی را بر هم زده ، علت و دلیل قابل قبولی داشته باشد ، هیچ مسئو لیتی ندارد و طرف مقابل نمی تواند ادعای خسارت مطرح کند
خسارات ناشی از برهم زدن نامزدی
اگر طرفی که نامزدی رابر هم زده، بدون دلیل قابل قبول این کار را کرده باشد ، باید خسارت طرف مقابل را جبران نماید . در این باره دادگاه تصمیم می گیرد
هدایای دوران نامزدی
اگر نامزدی به هر دلیل بر هم بخورد ، هر کدام از پسر و دختر می توانند هدایایی را که به طرف مقابل داده اند ، پس بگیرند (مانند طلا و جواهرات ، اتومبیل ، موبایل و … ) . اگر هدایای تقدیمی ، از بین رفته باشد ، قیمت واقعی آنها به کسی که هدایا را داده ، اعطا خواهد شد .
اگر نامزدی به خاطر فوت یکی از طرفین به هم بخورد ، اگر عین هدایا موجود باشد آن هدایا به صاحبش برمی گردد و اگر از بین رفته باشد ، قیمت آنها داده نخواهد شد
ازدواج
ازدواج در لغت یعنی با هم جفت شدن، جفت گرفتن، زن گرفتن، شوهر کردن، و به معنی زناشویی هم میآید.[۱] و در اصطلاح حقوقی، ازدواج (نکاح) رابطهای است حقوقی و عاطفی که بوسیلۀ عقد[۲] بین زن و مرد حاصل میگردد و به آنها حقّ میدهد که با یکدیگر زندگی کنند؛ و مظهر بارز این رابطه حقّ تمتّع جنسی است.
سن دختر حداقل باید ۱۳ سال تمام شمسی و پسر ۱۵ سال تمام شمسی باشد . اگر دختر و پسری کمتر از اینها باشند و بخواهند ازدواج کنند باید با اجازه پدر یا پدربزرگ پدری و مراجعه به دادگاه اقدام کنند .
شرایط ازدواج از دید قانون
شرایط صحّت ازدواج
مادّه ۱۰۶۲ قانون مدنی، شرط وقوع ازدواج را، ایجاب و قبول به الفاظی که صریحاً دلالت بر قصد ازدواج نماید، میداند. از لزوم صریح بودن دلالت الفاظ بر قصد نکاح، نباید نتیجه گرفت که ازدواج عقد تشریفاتی است و تنها با بیان الفاظ خاص واقع میشود. نکاح با معاطات واقع نمیشود. با وجود این، دادگاه میتواند از زندگی مشترک زن و مرد و سایر قرائن وقوع نکاح را احراز کند .
و درماده ۱۰۶۳ قانون مدنی از ایجاب و قبول به طور اصالت یا نیابت، بحث شده است. ودرماده ۱۰۶۴ قانون مدنی، به موضوع اهلیّت عاقد در عقد نکاح (ازدواج) پرداخته است و میگوید که: عاقد باید عاقل و بالغ باشد. و علّتش این است که نکاح، چون عقد است باید شرایط اساسی سایر عقود را با اندک تفاوت دارا باشد؛ یعنی زن و شوهر باید قاصد و بالغ باشند و جهت عقد نیز مشروع باشد یعنی مُکْرَه و نابالغ و دیوانه نباشند.
وانگهی، عقد نکاح یکی از عقود معیّن است و بدین جهت علاوه بر شرایط عمومی برای صحّت عقود، باید دارای شرایط مختصه به خود نیز باشد.]
قانونگذار درماده ۱۰۶۵ قانون مدنی، لزوم توالی ایجاب و قبول را شرط صحت عقد نکاح شمرده است. و توضیحش این هست که:
۱- قبول باید در زمانی گفته شود که عرف آن را متوالی و مربوط به ایجاب بداند یعنی پشت سر هم. نه اینکه ایجاب در ساعتی و قبول در ساعتی دیگر یا ایجاب در مکان و مجلس عقد و قبول پس از آن. فلذا میگویند توالی عرفی ایجاب و قبول و اگر چنین نشود، بدلیل عدم رعایت توالی ایجاب و قبول، عقد نکاح باطل است. البته این حکم، ویژۀ نکاح نیست و در تمام قراردادها باید رعایت شود. دلیل لزوم توالی بین ایجاب و قبول را باید در قواعد عمومی قراردادها مطالعه کرد؛ زیرا این حکم ویژۀ نکاح نیست و در تمام قراردادها، قبول باید در زمانی گفته شود که ایجاب هنوز به حیات حقوقی خود ادامه دهد.[۸] ودرماده ۱۰۶۶ انعقاد نکاح با اشاره را برای افراد لال مجاز شمرده شده است؛ مشروط بر اینکه بطور وضوح حاکی از انشاء عقد باشد. البته ظاهر ماده مذکور نیز دلالت بر لزوم انعقاد نکاح به الفاظ در موارد عادی میکند ومکتوب و تلتکس و فکس و مانند اینها را شامل نمیشود. با وجود این، بنظر میرسد که در موارد ضروری نیز بیان اراده بوسیلۀ نوشته کافی است. و درماده ۱۰۶۷ لزوم تعیین زن و شوهر را متذکّر شده است. و در توضیح ماده مذکور بایستی عنایت داشت که:
۱- تعیین نامزدها، ممکن است بوسیلۀ تعیین نام و مشخصّات آنان یا با دیدن و اشاره انجام گیرد.
۲- تعیین زن و شوهر برای خود آنان از شرایط درستی عقد است و نیامدن نام و نشان زن و یا شوهر در عقد به اعتبار آن صدمه نمیزند.[۹] ذکر این نکته ضروری است که منظور از تعیین دقیق زوجه و زوج، تعیین شخصیت و هویّت ویژه آنان است و لزومی ندارد صفات خارج از شخصیّت عینی آنان که در تشخیص و تعیین دخالتی ندارد، ذکر شود. مثلاً لازم نیست بگویند: زید فرزند علی دارای فلان شغل. و درماده ۱۰۶۸ بطلان عقد معلّق را مطرح میکند. و در توضیح آن متذکّر میشویم که:
۱- تعلیق در صورتی موجب بطلان نکاح است که ناظر به ایجاد رابطۀ زوجیّت باشد و تعلیق در مهر، تابع شرایط عمومی قراردادها است.
۲- اگر نکاح معلّق به وجود یکی از شرایط درستی آن باشد (مانند اینکه مرد بگوید: با تو ازدواج میکنم به شرط آنکه در عدّه مرد دیگری نباشی) صحیح است.
و درم ۱۰۷۰ عقد ناشی از اکراه را مورد بررسی قرار میدهد، و قصد و رضای باطنی را متذکّر میشود و میگوید زن و شوهر باید قاصد و راضی باشند. بنابراین، اگر عقد در حال مستی یا بیهوشی واقع شود، یا در اثر اشتباه مفاد قصد یکی از طرفین با آنچه که در خارج واقع شده است، معارض باشد، نکاح به سبب فقدان قصد باطل است،
همچنین، هرگاه زن و مردی به واقع ارادۀ زناشویی نداشته باشند و به منظور فرار از اجرای پارهای مقررّات یا بدست آوردن بعضی از امتیازات به طوری صوری ازدواج کنند، این نکاح اثری ندارد. و قانوناً باطل و شرعاً حرام است. و در بخش اخیر ماده ۱۰۷۰ ناظر به موردی است که امکان تدبّر و انتخاب و قصد و نتیجه از مکره گرفته شود. مانند اینکه کسی، دیگری را شکنجه دهد یا با استفاده از وسایل علمی به خواب مصنوعی ببرد و در این حال کلماتی دربارۀ رضایت به نکاح به او تلقین کند.
شرایط صحت ازدواج
۱- اختلاف جنس
۲- اراده و وجود اراده نه اشتباه و نه اکراه
۳- در ایجاب و قبول هم به اصالت و هم به نیابت، هر دو جایز است.
۴- اهلیت داشتن عاقد در بلوغ و عقل و قصد و رشد
۵- لزوم توالی عرفی ایجاب و قبول
۶- صحت انعقاد با اشاره برای فرد لال
۷- لزوم تعیین و تمایز زن و شوهر
۸- شرط خیار برای فسخ نکاح و مهر.
۹- عدم تعلیق در ازدواج و باطل بودن عقد مطلق
۱۰- ثبت ازدواج
۱۱- شروط صحیح ضمن عقد در ازدواج
۱۲- اهلیت داشتن برای ازدواج اعمّ از سن برای ازدواج، ولایت در ازدواج، اجازه پدر یا جد پدری در ازدواج باکره و در نهایت اجازه دولت برای ازدواج با بیگانگان.
گواهی پزشکی برای ازدواج
طبق قانون برای ثبت ازدواج ، گواهی پزشکی مبنی بر مبتلا نبودن زن و شوهر به امراض و بیماریهای واگیردار لازم است . مانند بیماری ایدز ،سفلیس ، سوزاک و …. همچنین برای پیش گیری از تولد کودکان مبتلا به تالاسمی ، وجود چنین گواهی لازم و ضروری است
فریب در ازدواج
زن مردی که قصد ازدواج با هم را دارند نباید در مورد شغل و درآمد و سایر ویژگیهای خود ، به طرف مقابلشان دروغ بگویند . اگر مرتکب چنین کاری شوند علاوه بر اینکه طرف مقابل حق بر هم زدن ازدواج ( فسخ ) را دارد و طرف فریبکار به مجازات حبس محکوم می شود
ثبت ازدواج
طبق قانون ثبت ازدواج اجباری است . پس از اینکه عقد ازدواج واقع شد ، زن و شوهر با در دست داشتن شناسنامه و عقدنامه به همراه والدین خود باحضور در دفتر ازدواج نسبت به ثبت ازدواج خود اقدام می کنند . عدم ثبت ازدواج جرم است و مجازات دارد و مجازات آن ( تا یک سال حبس ) می باشد
طلاق
طلاق به معنی پایان قانونی ازدواج و جدا شدن همسران از یکدیگر است. طلاق معمولاً وقتی اتفاق میافتد که استحکام رابطه زناشویی از بین میرود و میان زن و شوهر ناسازگاری و تنش وجود دارد. طلاق اجتماعی، تغییرات در دوستیها و سایر روابط اجتماعی است که مرد یا زن طلاق گرفته با آنها سر و کار دارد. طلاق روانی، موقعیتی است که از طریق آن فرد پیوندهای وابستگی عاطفی به همسرش را قطع کند و به تنها زیستن تن دردهد.
آثار طلاق
تنهایی ناگهانی همسر ممکن است احساس اضطراب یا هراس ایجاد کند؛ هر چند برخی نیز ممکن است پس از طلاق احساس خوشحالی داشته باشند. معمولاً زنان از طلاق بیش از مردان از نظر اقتصادی زیان میبینند، اما فرآیندهای سازگاری روانی و اجتماعی برای مردان و زنان تفاوت چندانی ندارد. بعضی از مردان و زنان ممکن است پس از طلاق به ازدواج مجدد تن در دهند.
طلاق و کودکان
کودکانی که والدینشان از ازدواج خود راضی نیستند اما با هم زندگی میکنند، ممکن است تحتتأثیر تنش ناشی از روابط آنها به اضطراب یا افسردگی مبتلا شوند. کودکان پس از جدایی پدر و مادرشان نیز به اضطراب عاطفی دچار میشوند. کودکان بزرگتر بهتر میتوانند انگیزههای پدر و مادرشان را برای طلاق درک کنند. این کودکان ممکن است به خاطر اثراث طلاق بر آینده خود نگران باشند یا این که احساس تنهایی داشته باشند. کودکان هنگامی که پس از جدایی هم با پدر و هم با مادر رابطه مداوم دارند، در وضع بهتری به سر میبرند تا هنگامی که فقط یکی از آنها را به طور منظم میبینند. طلاق هماهنگی میان والدین، مسائل نگهداری کودک و حق ملاقات را در برمیگیرد.
شرایط طلاق
گاهی زندگی برای زن یا شوهر غیرقابل تحمل می شود . ممکن است بدرفتاری شوهر ، اعتیاد او به مواد مخدر ، زندانی شدن او ، عدم مراجعه شوهر به منزل برای مدت طولانی و … . همچنین ممکن است رفتارهای زن ، تحمل زندگی را برای شوهر غیر ممکن کند . در این موارد آخرین راه حل طلاق و جدایی است . اگر چه در اسلام طلاق بسیار مکروه و مورد غضب خداوند است
طلاق از سوی شوهر
اگر شوهر متقاضی طلاق باشد باید به دادگاه رجوع کند . دادگاه با دعوت زن و تعیین داور ، تلاش در جهت آشتی دادن بین زن و شوهر می کند . اگر موفق نشد ، با تعیین حقوق زن ( مهریه ، جهیزیه و …. ) و نیز تعیین تکلیف فرزندان ، به زن و شوهر اجازه می دهد با مراجعه به دفتر طلاق ، مبادرت به ثبت طلاق کنند
حقوق و تکالیف زن و شوهر
تعریف مهریه
مهریه مالی است که شوهر به همسر تقدیم می کند تا مهر و علاقه خود را به او ثابت کند . این مال می تواند ( پول نقد ، طلا ، خانه، ماشین ، ملک و … ) هر مالی باشد که ارزش اقتصادی دارد
مقدار مهریه
در تعیین مهریه ، حداقل و حداکثری وجود ندارد . بنابراین می توان از یک ریال تا میلیاردها ریال به عنوان مهریه تعیین نمود . با وجود این شوهر باید در حدود توانایی مال خود مهریه تعیین نماید تا در آینده با مشکل مواجه نشود
زمان پرداخت مهریه
به محض اینکه صیغه عقد بین زن و مرد جاری شد ، زن حق مهریه پیدا می کند . و هر زمانی که بخواهد ، شوهر باید مهریه او را بدهد . بنابراین این مطلب که « کی داده کی گرفته » اصلا صحیح نیست
تعریف نفقه
نفقه عبارت است از هزینه های خوراک و پوشاک و مسکن و دارو و سایر هزینه هایی که به طور متعارف برای زندگی کردن لازم است
عدم پرداخت نفقه ( ترک انفاق )
شوهر مکلف به تامین نفقه زوجه می باشد . اگر از انجام این تکلیف خودداری کند ، زن می تواند از شوهر به جرم ترک انفاق شکایت کند . مجازات ندادن نفقه به همسر تا ۶ ماه حبس می باشد
ساقط شدن حق نفقه
شرط وجوب پرداخت نفقه به زن این است که زن در تمکین شوهر باشد . یعنی در محل سکونت شوهر ساکن شود و حوائج جنسی شوهر را برآورده کند و وظایف زناشویی را به انجام برساند . حال اگر زن به این تکالیف عمل نکند « ناشزه » می گردد و حق نفقه از او ساقط می شود . یعنی به او نفقه تعلق نمی گیرد
مقدار نفقه
مقدار نفقه با توجه به وضعیت زن تعیین می شود . بنابراین اگر زن از خانواده ثروتمندی باشد ، مقدار نفقه او بیشتر از زنی است که از خانواده متوسط است . اگر زن عادت به داشتن خدمتکار داشته باشد ، شوهر باید برای او خدمتکاری بگیرد
اشتغال زنان
زن می تواند همانند شوهر در بیرون از خانه به کار مشغول شود و مرد حق منع او را ندارد . اما اگر کار زن به گونه ای باشد که با حیثیت زن یا شوهر د